مثل این آیینه ات در جولوی آیینه ام
قصه ای کرده ایم آغاز که به پایان نکشد..
علتِ غصه من , دلخورِ دلخستگی ام..
من خودم خواستم ک کار به اینجا بکشد..
راهزن قافله تا به یغما ببرد قلب مرا..
کودک سرکش من مزهءِ دنیا بچشد..
این دلی ک شده از زخم زمانه دلسیر..
برنگردد از این راه گر به هرجا بکشد..
منشین چشم به راهِ نقطه ای در پایان..
این سخن تا ابدیت به درزا بکشد......
همیشه حرفی هست که نه گفته میشه نه حتی نوشته!:)
#kd