تکه ای از من,,,,

واژه های درونم:)

تکه ای از من,,,,

واژه های درونم:)

اینجا یک من است که فقط مینویسد و مینویسد..از من....
...گاهی خاطره..گاهی دردودل...
گاهی مثبت.. گاهی منفی..گاهی ادبی..گاهی خودمونی..
شعر..نثر.. فرقی نداره..
اینجا مهم نوشتنه:)
_بیمارِ سکوتیم و نوشتن فریادمان....

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۴ مطلب با موضوع «شاعرانه..» ثبت شده است

مثل این آیینه ات در جولوی آیینه ام

قصه ای کرده ایم آغاز که به پایان نکشد..


علتِ غصه من , دلخورِ دلخستگی ام..

من خودم خواستم ک کار به اینجا بکشد..


راهزن قافله تا به یغما ببرد قلب مرا..

کودک سرکش من مزهءِ دنیا بچشد..


این دلی ک شده از زخم زمانه دلسیر..

برنگردد از این راه گر به هرجا بکشد..


منشین چشم به راهِ نقطه ای در پایان..

این سخن تا ابدیت به درزا بکشد......

 همیشه حرفی هست که نه گفته میشه نه حتی نوشته!:)

#kd



۱ نظر ۱۱ فروردين ۹۶ ، ۱۶:۲۶
faranak kd

قسم به تمام قاب های روی دیوار ...

در این خانه یکی بود و جز تو  کسی نبود....

نیستی و دیگران را تازه میبینم 

نیستند مثل تو آنها

ببین ازپشت قاب شیشه ای این است, 

حال ما بی تو آشفته

خوبیه چشمانت باز,کی میکند بیدار   این دل های بس خفته

خودم راهیت کردم ای مسافر

پس نباید شد دلخسته...

تو باید میرفتی تا شوی از چنگ غم رسته...

تو و قلبت 

از این خانه ک دیگر عشق  هم بر باد رفته

تو باید میرفتی اما ای کاش میگفتی..

بعد رفتنت در کنارم چیست؟ 

همنشین سفره ی هفت سین امسالم کیست؟

یکسال شد و هنوزم جزتو هیچ کس مهربون نبود 🌸سا3>

#kd


۱ نظر ۱۱ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۱۴
faranak kd

مثل صدای ریزش بارانی که مدت ها قبل شنیده بودم....

آغاز شد...

جاری شد...

و گذشت~~~

از هرچه بر او گذشت:__)

بگذریم تا به دریا برسیم....

گذشته ک گذشته بریم به فردا برسیم:)

#kd

۰ نظر ۱۰ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۳۸
faranak kd

_میدانستند دست ها بر نوازش نیز هست....

..و تنها..چنگ انداختند...×

میدونیم که میشه مهربون تر بود:)

#kd

۱ نظر ۰۷ فروردين ۹۶ ، ۰۰:۳۶
faranak kd